داستان فیلم "جودی" در زمستان سال ۱۹۶۸ میلادی و در شهر لندن روایت می شود و درباره زندگی بازیگر و خواننده معروف آمریکایی به نام جودی گارلند (رنی زلوگر) است که به مدت ۵ هفته کنسرت هایی را برگزار می کند و همچنانکه جودی آماده‌ی این اجرا می‌شود،‌ با "میکی دینز" پنجمین و آخرین همسر خود آشنا می شود

ملکه پیر انگلستان که از مشکلات اعصاب رنج می برد، یک جوان اردنی به نام عبدالکریم را استخدام میکند تا کارهای مهمی برایش انجام دهد ولی در حقیقت وی را وارد یک بازی بزرگ خطرناک نموده که ممکن است جانش را نیز از دست بدهد..

پدینگتون که حالا خوش و خرم در کنار خانواده‌ی براون یکی از اعضای معروف انجمن محلی زندگی می‌کند، برای خریدن کادوی تولد 100 سالگی‌ خاله لوسی‌اش دست به کارهای عجیبی می‌زند...

یک روانپزشک از اسکاتلند سعی دارد رویکرد و جامعه ای جدید برای بیماران روانی ایجاد کند که در حرفه او منحصر به فرد هست ...

The citizens of the small British town of Pagford fight for the spot on the parish council after Barry Fairbrother (Rory Kinnear) dies.

At a home for retired musicians, the annual concert to celebrate Composer Giuseppe Verdi's birthday is disrupted by the arrival of Jean (Dame Maggie Smith), an eternal diva and the former wife of one of the residents.

 آخرین قسمت از سری فیلم‌های هری پاتر، در جایی آغاز می شود که هری، رون و هرمیون به دنبال یافتن و نابود کردن سه هورکراکس باقی مانده ی ارباب تاریکی هستند، اشیاء جادویی ای که عمری جاویدان را برای او به ارمغان آورده اند. اما با آشکار شدن یادگاران مرگ، و اطلاع یافتن لرد ولدمورت از هدف هری و دوستانش، نبرد عظیمی آغاز می شود.

 داستان در مورد دختری اشراف زاده به نام " اِما " می باشد که زندگی وی را به تصویر می کشد، چطور بزرگ می شود، دوست پیدا می کند و عاشق می شود. این سریال بر اساس رمان رمان نویس مشهور Jane Austen می باشد.

 هری پاتر در سال ششم هاگوارتز تحصیل می‌کند. او کتاب معجون سازی دست دومی را پیدا میکند که صاحب قبلی آن شخصی به نام «شاهزادهٔ دورگه» است. هری برای اولین بار کلاس‌های خصوصی با دامبلدور دارد که در آنها به مرور و بازبینی خاطرات لرد ولدمورت می‌پردازند.

A drama centered on the relationship between Elliot Graham (Sir Michael Gambon), a strange and wealthy Londoner, and Joe Dix (Danny Lee Wynter), a teenager who takes care of an empty house Elliot owns.

The idealist William Wilberforce (Ioan Gruffudd) maneuvers his way through Parliament, endeavoring to end the British transatlantic slave trade.

موفقیت و شهرت "جولیا لمبرت" ناگهان بسیار خسته کننده می شود.او عاشق "تام" جوانی آمریکایی شده و با او رابطه مخفیانه برقرار می کند.وقتی او متوجه می شود که عشق واقعی "تام" ستاره نوظهوری به نام "آویس کریکتون" است او نقشه ای طراحی می کند و...

 داستان فيلم در سال ۱۸۸۸ می گذرد که در آن زمان سرخپوستها از زمين هايشان رانده شده اند و در اين دوران چرای حيوانات در سراسر کشور امری قانونی است. باس (رابرت دووال) و چارلی (کوين کاستنر) آدمهای چندان درستکاری نيستند و گذشته ای تيره و تار دارند. باس يک گله دار سرسخت است که آسيب پذيری درونش را پنهان می کند و آرزوی يک زندگی امن و آرام را دارد. چارلی مدت ده سال است که با باس همراه می باشد و از نظر او، باس نه تنها رئیس او بلکه الگويش نيز هست...

دو بازیگر شکست خورده تصمیم می‌گیرند با تظاهر به افرادی که به آنها پول بدهکار هستند، یک گانگستر محلی را به دام بیاندازند...

در اواسط دهه 1960، رئیس جمهور لیندون بی. جانسون (سر مایکل گامبون) و تیم سیاست خارجی او درباره تصمیم خروج یا تشدید جنگ در ویتنام بحث می کنند...

«سر ویلیام مکور دل» (گامبن) و همسرش، «لیدی سیلویا» (اسکات تامس)، زوج ثروتمند بریتانیایی، تعداد زیادی از دوستان، نزدیکان و خویشان خود را برای یک هفته شکار و استراحت، به ملک اربابی شان دعوت می کنند. تعدادی پیشخدمت زن و مرد هم مشغول پذیرایی و در ضمن شاهد ماجراهای مهمانان هستند...

Hamm is blind and unable to stand; Clov, his servant, is unable to sit; Nagg and Nell are his father and mother, who are legless and live in dustbins. Together they live in a room with two windows, but there may be nothing at all ...

در سال 1799 بازرس «ایچابود کرین» (جانی دپ) از پلیس نیویورک بر خلاف میلش به شهر کوچکی به اسم اسلیپی هالوو فرستاده می شود تا راز یکسری قتل ها را که در آنجا اتفاق افتاده حل کند. جسد تمام قربانیها در وضعیت بدون سر پیدا شده اند و افراد شهر معتقدند که روح “مرد اسب سوار بدون سر” که سالها قبل در آنجا کشته شده به قصد انتقام افراد شهر را می کشد. کرین اعتقادی به این حرفها ندارد و از پذیرفتن نظریه مرد اسب سوار سرباز می زند و شروع به تحقیقات برای پیدا کردن قاتل می کند. اما پس از روبرو شدن با مرد اسب سوار بدون سر آنرا باور می کند و می کوشد با کمک دختری به اسم «کاترین» (کریستیانا ریچی) و پسر یکی از قربانیان راز این افسانه هولناک را دریابد.

Russian author Fyodor Dostoyevsky (Sir Michael Gambon) must write a novel in twenty-seven days in a deal to pay off his gambling debts, and feverishly dictates the novel "The Gambler".

داستان کارخانه ای است که قصد دارد اسباب بازی های جنگی تولید کند، ولی کارکنان آن با اتحاد و یکی شدن درصدد جلوگیری از آن هستند و…

همسر یک صاحب رستوران از شوهرش خسته شده و رابطه عاشقانه ای با یکی از مشتریان دائمی را آغاز می کند .