Follows the journey of 16 year old Mira, whose sexy, rebellious coming of age is disrupted by her young mother who never got to come of age herself.

A captivating mystery thriller set in the hills of north India.

A housewife is forced to take full responsibility of her family after her husband is imprisoned over a corruption and sex scandal.

یک مادر تصمیم می گیرد آخرین آرزوی پسر رو به مرگش را برآورده کند ولی این آرزو با مشکلات و موانع قانونی زیادی مواجه است ...

n/A

داستان این فیلم درباره‌ی زندگی "تنهاجی مالوسار" می‌باشد، او یک رهبر نظامی قدرتمند بود که در قرن هفدهم در "ماهاراشتریان مراتی" زندگی می‌کرد، "تنهاجی" در تلاش است با رهبری گروهی از مبارزان حرفه‌ای با ظلم و ستم مبارزه کند

ایلا (کاجول) یک خواننده میباشد و یک مادر نیز میباشد که دوست دارد وظایفش رو خوب انجام دهد او سعی میکند به پسرش که به تنهایی او را بزرگ کرده نزدیک تر باشد و مانند یک دوست با او برخورد میکند ولی پسرش این موارد را دوست ندارد و از مادرش متنفر میشود و...

"راگوواران" که برنده جایزه "بهترین مهندس سال" شده است ، پیشنهاد کاری از سمته یک تاجر زن بالفطره (کاجول موخرجی) دریافت می کند که زندگی او را دچار تغییر میکند و ...

  فرزندان دو خانواده که رقیب یکدیگر هستند پس از جدایی 15 سال بعد کجدد همدیگر را دیدار میکنند و...

رضوان خان یک جوان مسلمان هندی است. او با وجود معلولیت جسمی خاص (اسپرگرسندرم) دارای قدرت حافظه و هوش خارق العاده ای است. رضوان توانایی های بالقوه ی فراوانی دارد، اما در هند از به فعلیت رساندن آن ها عاجز است. او بنا به وصیت مادر به امریکا می رود تا شاد زندگی کند و استعدادهای خود را شکوفا سازد. کاری که برادر کوچکتر او قبلاً انجام داده است. به امریکا رفتن همان و …

یک مادر مطلقه با 3 فرزندش زندگی خوبی را سپری میکنند تا اینکه شوهر سابقش تصمیم میگیرد زنی که قرار است بزودی همسرش شود را به آنها معرفی کند و...

فردی که به تازگی ازدواج کرده است و بر اساس مشکلاتی که همسرش با آنها مواجه بوده از او به ناچار دوری می گزیند، فرصتی به دست میاورد تا بتواند به منظور ارتباط برقرار کردن با همسر خود و رفع این مشکل تغییر چهره دهد و در کنار همسرش در مسابقه ی رقص شرکت کند اما …

«زوني» (کاجول)، دختري کشميري که از کودکي بينايي اش را از دست داده، با مردي به نام «ريحان» (عامرخان) ازدواج مي کند. «ريحان» راهي براي درمان «زوني» مي يابد اما وقتي پس از عمل، «زوني» چشم هايش را باز مي کند، ساعتي از کشته شدن «ريحان» در يک عمليات تروريستي گذشته است...

شاهرخ خان که فرزند اصلی خانواده نیست ولی از بچگی با این خانواده بزرگ شده و مورد علاقه پدر و مادرش ( آمیتا باچان و جایا باچان) میباشد بخاطر ازدواج با دختری از رد ه پایینتر با هنرنمایی کاجول که برخلاف میل پدر خانواده میباشد از خانواده طرد میشود و به لندن میرود

Here is another Indian that also closely resembles another Hollywood movie. This story revolves around the lives of two look-alike sisters, who are brought up separately by their estranged parents, who had separated due to a misun...

Not knowing what consequences she would face, a woman signs a 1-year marriage contract with a business tycoon to end her family's poverty.

Muskaan (Kajol) is an orphan girl living on a farm run by her overly-protective older brother, Vishal (Arbaaz Khan) and their Chachu (Dharmendra). Muskaans childhood friend, Ujaala (Anjala Zhaveri), has been carrying a torch for the brooding Vishal since childhood, but he wont give her the time of day. Later on Muskaan decides she wants to go to university in the big city and has to persuade her brother to let her go. Once in the big city Muskaan falls for Suraj (Salman Khan). Vishal does not support this, because his terms and conditions of his future brother-in-law are very strenuous physically. And he decides to bring Muskaan back on the farm. Suraj obviously pursues her and starts working on the farm as a stable boy after a chance meeting with Chachu. And then Vishaul decides to put him to the test, and he is rejected. Vishaal wants Muskaan to marry the brother of Thakur Vijay Singh (Nirmal Pandey), not knowing that Thakur Vijay Singh is doing this to merely extract vengeance against the Thakur family for a previous humiliation his own family received. So Suraj must now prevent this from happening and he must also be able to win Vishals heart if he is really interested in marrying Muskaan (Vishals sister). Written by gavin@sunny_deol2009@yahoo.com

 «انجلی» (کاجول) در دوران کالج عاشق بهترین دوستش، راهول (شاهرخ خان) بود، اما راهول از ابتدا به «تینا» (رانی) علاقه داشت. سال ها بعد در حالی که تینا فوت کرده است، دختر هشت ساله اش قصد دارد انجلی و پدرش راهول را به هم برساند...

Set to win back her fiance's heart, Sanjana (Kajol) decides to travel back to India but little did she know that fate had something else planned for her.

Jaisingh lives in India with his son, Sahil, who dislikes his father. Things only get worse between father and son, when Jaisingh wants him to get married to Sheetal, a woman he has chosen to be his daughter-in-law. But Sahil wants to marry another girl by the name of Isha, and no amount of pressure can get him to change his mind. Finally, an argument ensues between the two, with Jaisingh getting killed. The Police are summoned, they arrest Sahil, try him in the Indian courts, convict him, but instead of giving him the death sentence, they put him in jail for life. A defiant Sahil, who still maintains his innocence, finds a way to escape, with the authorities hot on his tail, and leading this chase is a senior policeman by the name of Udham Singh, who has never been known to fail in his job of apprehending runaways and other criminals. Written by Sonia

Two close friends, Yash and Raja, share a passion for cars and beautiful women. Both come from different backgrounds, while Yash is wealthy, Raja comes from a poor family. Raja meets with Reshma, who is attending a nearby college,...

Karan and Arjun reincarnate in the different parts of the country. But the faith of their previous mother brings them together in order to avenge their death.

«سمرین» (کاجول) دختری آرام و سربراه از یک خانواده متعصب هندوستانی مقیم شهر لندن است که علیرغم میل باطنی و بخاطر احترام به پدر و عقاید او قرار است به زودی با پسری مقیم هندوستان ازدواج نماید بدون آنکه حتی او را بشناسد چرا که پدر شناخت خود از خانواده پسر را کافی میپندارد. «راج» (شاهرخ خان) جوانی است ثروتمند، شوخ طبع٬ سر به هوا و مقیم شهر لندن که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده. این دو یکدیگر را در یک سفر به دور اروپا به همراه دوستانشان ملاقات میکنند و علی رغم تفاوتهای بارز شخصیتی و مسئله ازدواج قریب الوقوع سمرین به یکدیگر دل میبازند٬ ولی بدون آنکه جرات ابراز آنرا داشته باشند از هم جدا میشوند...

A poor girl is rebuked by a rich boy. She leaves town to return successful and rich. He falls for her but his brother is already in love with the girl.

A young man with a vendetta against a business tycoon seduces the man's younger daughter, but she begins to suspect her new lover's connection with her elder sister and his ulterior motive.