یک مادر تصمیم می گیرد آخرین آرزوی پسر رو به مرگش را برآورده کند ولی این آرزو با مشکلات و موانع قانونی زیادی مواجه است ...

رویدادهای تاریخ هند از طریق دیدگاه لال سینگ چادا، مردی اوتیستیک که درک زیادی از احساسات دارد، آشکار می‌شود...

بر اساس رمان "اعترافات یک قاتل" از فیلیپ میدواس تیلور منتشر شده در سال 1839، این فیلم درباره یک قاتل به نام آمیر علی و باند او هست، که با انجام خلاف های بزرگ چالش جدی برای امپراتوری بریتانیا در هند بین سال های 1790 تا 1805 بود و...

داستان فیلم در مورد کودکی است که دوست دارد خواننده بشود...

داستان فیلم بر اساس زندگی ماهاویر سینگ پوگات یک کشتی‌گیر قدیمی می‌باشد ، که مربی فرزندانش برای شرکت در مسابقات قهرمانی کشتی کشور هند می‌شود و…

غریبه ای در شهر است و سوالانی به ذهنش می رسد که تابحال به ذهن کسی نرسیده است. در نهایت پاسخ این سوال ها او را راهی یک سفر شاد، مهیج و عاشقانه می کند…

مردی که در سیرک کار می کرده و به خوبی تعلیم دیده است،‌ سعی دارد برای گرفتن انتقام مرگ پدرش، به یک بانک فاسد در شیکاگو دستبرد بزند. دو مامور پلیس از بمبئی برای رسیدگی به این پرونده انتخاب می شوند و …

Inspector Surjan Shekhawat, who is dealing with a depressing past, has to investigate a high profile murder case, deal with his crumbling marriage and use the help and solace of a prostitute by the name of Rosie.

The lives of 4 different people in the city of Mumbai get entwined by fate and luck; Shai - an investment banker with a penchant for photography, Arun - a lonely painter, Munna - the "dhobi" who aspires to become an actor and Yasmin - making a video in her camcorder for her brother, who hasnt been to Mumbai before. The film follows how their lives are changed by the presence of one another. Will it be for better or for worse? Written by kabya92

 سه دانشجوی احمق در یکی از بهترین کالج های هند اتاقی دارند. هر سه در خوابگاه از آن استفاده می کنند که یکی از آن ها عکاس حیات وحش است و به دنبال یافتن دوست گمشده خود راهی سفر شده و در طول این سفر با حوادثی رو به رو می شوند...

”سانتیا” دانشجوی پزشکی به مردی ثروتمند اخطار می دهد که یک قاتل با مشکلات حافظه کوتاه مدت قصد کشتن او ...

پسری 8 ساله که همواره به عنوان شاگردی تنبل شناخته شده، توسط معلم هنرش درهای جدیدی به رویش باز می شود…

 زن انگلیسی جوانی برای ساخت فیلم مستندی درباره استقلال هند، راهی این کشور می شود و در این بین با ۵ مرد جوان همراه می شود…

«زوني» (کاجول)، دختري کشميري که از کودکي بينايي اش را از دست داده، با مردي به نام «ريحان» (عامرخان) ازدواج مي کند. «ريحان» راهي براي درمان «زوني» مي يابد اما وقتي پس از عمل، «زوني» چشم هايش را باز مي کند، ساعتي از کشته شدن «ريحان» در يک عمليات تروريستي گذشته است...

این فیلم درباره رهبر شورش 1857 و مبارزه او علیه حکومت بریتانیا است...

داستان فیلم درباره سه شخصیت مجزا و رابطه آنها و تاثیری که این رابطه بر رویشان می گذارد است…

 در سال ۱۹۸۳، هنگامي که هند هنوز مستعمره ي بريتانيا بود، حاکم نظامي منطقه، «سروان راسل» (بلکتورن)، شرط مي گذارد که اگر اهالي دهکده ي «چامپانر» بتوانند مردانش را در بازي کريکت شکست دهند، کل ايالت را براي مدت سه سال از پرداخت ماليات معاف خواهد کرد ...

Roopa, a beautiful young village belle is much loved by the villagers of Chandanpur. Chandanpur celebrates a huge Mela every year and this year, they invite a Minister to inaugurate it. In an assassination attempt that follows, a massacre takes place. Chandanpur is devastated and Roopas family gets wiped out. She vows revenge. Into her life enter two men, the gregarious Kishan and the volatile Shankar, causing much upheaval in their relationship. Written by gavin@sunny_deol2009@yahoo.com

After his brother is killed and father severely injured by terrorists, a young med student quits his studies to join the Indian Police Service to wipe out the terrorists.

Karan Dev Singh and Priya Verma are to get married to their respective partners but before this could happen Karan who is a flirt manages to meet with Priya on a cruise that hails from Singapore to India. They meet, fight, befriend each other and eventually fall in love fully well knowing that their life partners are waiting. When it is time for their departure they agree to go about their lives without communicating with each other and promises to meet after a year. When it is time for them to meet Priya meets with a road accident which prevents them from meeting. Written by gavin (racktoo@hotmail.com)

«سیدارت» (امیر خان) یک بوکسر تازه کار است، که گذراندن وقت با دوستانش را به کار کردن ترجیح می دهد. برادر بزرگتر او برای یک تبه کار مشهور کار می کند. سیدارت با دختری بنام «آلیشا» (رانی) آشنا می شود و فیلم در مورد داستان عشق سیدارت و آلیشا، و همینطور اصلاح شدن سیدارت، در پی یک سری ماجراها است...

Two rich friends, hating the poor, were challenged by their children's love lives. Thus starts the war between love and money.

"راجا" مردی فقیر است که در هندوستان زندگی می کند.او با دختری ثروتمند آشنا شده و عاشق یکدگیر می شوند.دختر با نامادری بی رحم خود زندگی می کند و...

یک زن جوان طبقه متوسط جامعه که رویای شهرت بالیوود را در سر می پروراند، در مثلث عشقی بین دوست دوران کودکی خود و یک بازیگر مشهور گرفتار می شود...

دو انسان عاشق همدیگر میشوند و یک شیطان جنایتکار پا به زندگی انها میگذارد...

Rahul Malhotra (Aamir Khan) is the manager of the heavily in debt family business. He is also the guardian of his dead sister's mischievous kids. Rahul hires Vaijayanti (Juhi Chawla) as governess. Vaijayanti is a runaway from home as

Business-rivals Bhushan Chaudhry and Agarwals children, Rajesh and Asha are collegians who are in love with each other. When their parents find out about this romance Rajesh and Asha are restricted not to have any doings with each other prompting them to elope. Their scenario changes when they are made targets by various gangsters which not only endangers their lives but changes it forever. Written by gavin (racktoo@hotmail.com)

داستان فیلم در مورد «راجا» (امیر خان) پسری می باشد که به همراه خانواده اش زندگی سخت و فقیرانه ای را در هند می گزرانند. راجا به کالج می رود و در آنجا....

The DGP of Police discovers a terrorist plot hatched by a sacked cricketer to blow up the stadium where an important cricket match is in progress.

After witnessing the public humiliation & abuse of a female friend, a young man vows to avenge her by going after the hoodlums responsible. he is guided by a burnt out, cynical cop, who shows him the ropes as well as the realities of vigilante life. Written by ajmal hussain

Despite knowing that their respective families are bitter enemies, Raj and Rashmi fall in love with each other and decide to elope.