یک بیوه تنها پسرش را می فرستد تا تحصیلات بهتری دریافت کند. سال‌ها بعد، او به ملاقات پسرش می‌رود و او را معلم مدرسه‌ای فقیر با همسر و پسر می‌بیند...

خانواده ای با خوشبختی در توکیو زندگی می کنند.تنها گله آنها مجرد ماندن "نوریکو" دخنر بیست و هشت ساله شان است.اما وقتی رئیسش به او پیشنهاد دوست 40 ساله اش را می دهد،همه خانواده به او فشار می آورند تا جواب مثبت بدهد اما بدون توجه به خواست آنها،"نوریکو" نقشه های خود را دارد...

معشوقه یک بازیگر کابوکی بر اثر حسادت نقشه ای برای از بین بردن پسر معشوقش طراحی می کند و...

"شوهی هوریکاوا"، یک معلم فقیر، تلاش می کند پسرش "روهی" را بدون پول و هیچ چشم اندازی برای آینده اش بزرگ کند و...

مردی متاهل اهل توکیو پس از برخواستن برای کمک به یکی از همکاران سالخورده خود، از کارش اخراج می شود و...

"نوریکو" زنی بیست و هفت ساله است که به همراه پدر خود زندگی می کند.همه از او می خواهند که به فکر ازدواج خود باشد اما او می خواهد از پدر پیر خود مراقبت کند و...

Two Tokyo co-workers come across a destitute young lady in search of a place to live.

پسر جوانی دنبال خانه تاشیرو به مجتمع مسکونی اجاره ای خود در حومه توکیو می رود ، پسری که به طریقی و در جایی در کودان از پدر نجار خود جدا شده است. تنها چیزی که تاشیرو می داند این است که پسر و پدرش آن روز صبح از چیگازاکی به شهر آمدند. علی رغم این که تاشیرو می خواهد بچه را خانه نگه دارد تا زمانی که آنها تصمیم بگیرند که چه کاری را به طور دائمی انجام دهند...

دو خواهر با پدر خود زندگی می کنند.خواهر جوان وارد یک رابطه شده و باردار می شود. خواهر بزرگتر از شوهرش جدا شده و همراه با بچه اش به خانه پدری بازگشته است. وقتی هردو خواهر می فهمند که مادرشان که تابحال گمان می کردند مرده است هنوز زنده است، بسیار شگفت زده می شوند. وهردو ازداستان زندگی مادرشان دل آزرده می شوند …

خانواده مرد مسنی که یک کارخانه آبجوسازی کوچک را اداره می‌کند، پس از اینکه متوجه می‌شوند او در حال ملاقات با معشوقه‌ای پیر از دوران جوانی‌اش است، نگران وضعیت مالی و سلامت او می‌شوند...

توکیو،اوایل دهه شصت."هیرایاما" کایپتان سابق نیروی دریایی به عنوان مدیر یک کارخانه کار کرده و به همراه دختر بیست و چند ساله اش "میچیکو" و پسرش "کازو" زندگی می کند."میچیکو" زندگی خوبی به همراه پدر و برادر خود دارد اما "هیرایاما" احساس می کند وقت آن رسیده که او به زندگی خود برسد،به همین دلیل برنامه ازدواج او را ترتیب می بیند...