یک پلیس با دل و جرات تصمیم می گیرد رئیس گروههای زیرزمینی را که شاهد تحت حفاظت او را به قتل رسانده پیدا کند...

گروهی از خلافکاران به رهبری «پایک بیشاپ» در مرزهای مکزیک مورد تعقیب دولت ایالات متحده قرار دارند. «دیک تورنتون» که خود یکی از این خلافکارهاست توسط دولت اجیر شده تا در صورت دستگیری گروه پایک به صورت زنده یا مرده از زندان آزاد شود. پایک برنامه سرقت بزرگ سلاح برای ژنرال موباچی مکزیکی را میریزد که تحت فشار دشمنانش است و همه وارد یک راه بدون بازگشت میشوند...

آرل مک کلین، پس از سرقت یک بانک متعلق به مافیا، یک جنگ خصوصی علیه سازمان جنایتکار صاحب بانک آغاز می کند...

فیلم داستان ریاضی‌دانی به نام «دیوید سامر» ( داستین هافمن ) است که به همراه همسر جوان خود ( سوزان جرج ) به شهرستانی در جنوب نقل مکان می‌کنند. ورود این زوج جوان فضایی ملتهب در شهر به وجود می‌آورد که به درگیری خشونت‌بار ختم می‌شود...

"داک مکوی" با کمک همسرش، "کارول" و سوداگری فاسد و قدرتمند به نام "جک بنیون" از زندان آزاد می شود تا نقشه ی "بنیون" را برای سرقت از بانکی در یکی از شهرهای کوچک تکزاس عملی کند ...

 «لوييس» (رنولدز) به اتفاق سه تن از دوستانش، «ادا» (وويت)، «بابي» (بيتي) و «درو»(کاکس) به دهکده اي کوهستاني سفر مي کنند تا مسير يک رودخانه ي وحشي را طي کنند...

پت گرت به عنوان یک قانونگذار به نمایندگی از گروهی از استخدام می شود تا دوست قدیمی خود بیلی بچه را سرنگون کند.

«آليور» (اونيل)، يک دانشجوي حقوق از خانواده اي ثروتمند، با دانشجوي رشته ي موسيقي، «جني» (مگ گرا) که پدرش قناد است، ازدواج مي کند. اما زندگي خوش اين دو دوامي نمي آورد و «جني» مي ميرد...