داستان این فیلم در ارتباط با “ناپل” است که توسط توزیغ کنندگان مواد مخدر مورد هجوم قرار گرفته و بهترین هدف آنان نوجوانان و دانش آموران مدارس است. ریتزو “باد اسپنسر” معروف به پاگنده مامور پلیس مورد احترام و علاقه مردم و حتی خلافکاران جزء ، کمر به نابودی قاچاقچیان بسته است و …

  بازرس ریتسو "باد اسپنسر" كه در پی دستگیری پاسترونی عامل مافیا و توزیع کننده مواد مخدر در ناپل هست ساما کاردون "رابرت وبر" از طرف اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا به ناپل آمده و رئیس پلیس ناپل از ریتسو میخواهد با او همکاری کند. از طرف دیگر فرانک بارلا " آل التیری" از تبهکاران آمریکا نیز به ناپل می آید"پاسترونی" کشته میشود و " ریتسو" برای به دست آوردن سر نخ قاتل او که در واقع خبر چین و مأمور ویژه مافیاست به بانکوک و هنگ کنگ میرود و .....

پس از کشف طلای دفن شده در روستا توسط گروه جنایتکار و یک کلانتر فاسد ، دو قانون شکن برای کمک به روستاییان وارد مبارزه با آن ها می شوند...

  بازرس ریتسو (پاگنده) پلیس ناپلی درگیر دزدیده شدن پروفسور چرولو می شود. ریتسو به همراه کاپوتو  برای یافتن پرفسور به مصر می روند و …

مامور مخفی که قصد داشت ریتسو را از قاچاق الماس و مواد مخدر با خبر کند را به قتل برساند . ریتسو به ژوهانسبورگ میرود و …

«هیل» و «اسپنسر» دو کشیش هستند که همزمان با تبلیغ آموزه‌های دینی خود در میان قبایل بومی، در یک کشتی اروپایی به فروش فلفل و قهوه هم مشغول هستند اما ...

Bud "Bomber" Graziano (Bud Spencer) retired from boxing as heavyweight champion and has sworn to never fight again. While living his life on a ship he meets Jerry Cala (Jerry Cala) who finds himself always in trouble due to his being as a Lombard punter. But this time he is in big trouble, setting himself unwittingly against a group of thugs who only obey orders from a new boxing champion who is widely talked about because of winning one fight after the other. When even Bomber later collides later with this big bloke named Rosco, Bombers passion for boxing suddenly awakens. In fact, Bomber opens a gym for amateurs and begins to train promising young George. After organizing a fight where Rosco, being too strong, knocks out George, Bomber is on the verge of ruining everything he has painstakingly established and eventually decides to face big bloke Rosco in a fight himself. Written by Tim Vierboom

اسلیم و تام مهاجران معمولاً درگیر همدیگرند، آنها دشمن مشترکی پیدا می‌کنند که وقتی یک ظالم آلمانی شروع به فروش حیات وحش آفریقا به باغ‌وحش‌های کانادا می‌کند و مردم محلی را از سرزمینشان بیرون می‌کند، توجهشان را به او معطوف می شود ...

A man is living happily on an island with his family, growing bananas. When a local mobster with an eye on man's property tries to take it from him, he must go to the town for the first time to get some help.