فیلم داستان زنان و مردان جوانی است که در پاریس با هم آشنا شدن و پس از سپری کردن دوران عاشقانه ای از هم جدا می شوند...

فیلم داستان سلحشوریهای "شوالیه های میزگرد" را دنبال کرده و همچنین قسمتهایی از داستان "شوالیه گوین" و مصلوب شدن "حضرت مسیح" را دربر دارد...

“رینت” و “میرابل” دو دختر جوان هستند.”رینت” در حومه شهر و “میرابل” در پاریس زندگی می کنند.آنها همدیگر را در تعطیلات ملاقات کرده و به یکدیگر علاقه مند شده و تصمیم به زندگی در پاریس می گیرند.اما وقتی شخصیتهای متفاوتی دارند زندگی کردن با همدیگر آسان نیست..

Sabine vows to give up married lovers, and is determined to find a good husband. Her best friend Clarisse introduces her to her cousin Edmond, a busy lawyer from Paris. Sabine pursues Edmond, with the encouragement of Clarisse, bu...

"لوئیس" زنی جوان که به تازگی تحصیلات خود در رشته هنر را به پایان رسانده به عنوان کارآموزی طراحی دکور داخلی مشغول بکار می شود.زندگی او به مرور پیچیده می شود و...

در زمان حمله ارتش روسیه به یک شهر آلمانی "مارکویسه" دختر یک کلنل آلمانی توسط گروهی از سربازان روسی مورد هجوم قرار می گیرد.یک کنت روسی که به کمک او می رود عاشقش می شود.او متوجه می شود که باردار است اما نمی تواند دلیلی برای آن پیدا کند...

"پیر وسلرین" یک آمریکایی چهل ساله که در پاریس زندگی می کند،بوسیله پولهای دوستان و آشنایانش زندگی می کند.او تلگرافی دریافت کرده مبنی بر اینکه عمه ثروتمندش از دنیا رفته است،به همین دلیل او پولی قرض کرده و یک مهمانی بزرگ ترتیب می بیند.اما وقتی متوجه می شوند او از ارث محروم است همه چیز خراب می شود...

"جین" یک استاد فلسفه روشن فکر است.نامزد او از خانه رفته و او که نمی خواهد در خانه او بماند دعوت "ناتاشا" را قبول می کند تا در اتاق خواب پدرش "ایگو" که همیشه با دوست دختر جوان خود "ایو" است بماند."ناتاشا" به او داستان یک گردنبند گمشده و شک او به "ایو" را تعریف می کند و...

"ماگالی" چهل و پنج ساله تولید کننده آبجو در جنوب فرانسه است. او همسر خود را از دست داده و بهترین دوستش "ایزابل" تصمیم می گیرد برای او یک همسر جدید پیدا کند. او در روزنامه محلی آگهی داده و "جرالد" را پیدا می کند.نهایتا در عروسی دختر "ایزابل" او با "جرالد" ملاقات می کند، اما...

ماریون در شرف طلاق از شوهرش است و خواهرزاده 15 ساله اش پائولین را برای تعطیلات به گرانویل می برد. او با یک عشق قدیمی آشنا می شود ...

پس از تابستانی عاشقانه، رابطه ی «فلیسی» (وری) با «شارل» (وان دون دریشه) قطع می شود. پنج سال بعد، «فلیسی» در پاریس آرایشگری می کند، دختری به نام «الیز» (لوراشی) دارد که حاصل همان رابطه است و امیدوار است که دوباره «شارل» را ببیند…

در حومه پاریس، کارمندی جوان، با "لئا"، دختری که سرزنده تر از آنچه به نظر می آید است دوست می شود. اما بحرانی احساسی در این میان پدید می آید...