30 دسامبر 1941. در ویازما ("دیگ ویازمسکی") گروه کوچکی از سربازان شوروی هستند که پس از فرار از محاصره نازی ها سعی در رسیدن به همرزمان خود دارند...

دسامبر 1941، جبهه شمال غربی. یک ستون تانک آلمانی به سمت مسکو در حال حرکت است. در حین انجام ماموریت برای جلوگیری از پیشروی دشمن، نیکلای کوملف سرنگون می شود و...

Eight teens - four guys and four girls - are the best of friends. One summer, out of boredom they experiment with all manner of new means to entertain themselves. This degenerates into some extreme behaviour and will lead to tragedy.

مالری که در حال رانندگی کردن به سمت دنور است در یکی از بزرگراه های خلوت فردی که به نظرش آدم خوبی می رسد را سوار می کند تا به اولین تقاطع برساند اما چیزی نمی گذرد که مالری متوجه می شود بزرگترین اشتباه زندگی خود را انجام داده و کسی را که سوار کرده قاتلی روانی است که…

پیپا و توماس به آپارتمان رویایی خود نقل مکان می کنند ، آنها متوجه می شوند که پنجره های آنها مستقیماً به آپارتمان روبرو نگاه می کند ، این باعث ایجاد زنجیره ای از رویدادها می شود که منجر به فاجعه می شود.

A group of women go on a erotic, polyamorous, trip to free themselves from the mindset of patriarchy, while one of them plans to make a porn movie.

شیکاگو. «هنری» (روکر)، پس از چند سال زندان به جرم قتل مادر خیابان گردش در سن چهارده سالگی، آزاد می شود. در ظاهر کاری به عنوان نابودکننده ی حشرات می یابد؛ اما در عین حال به کشتن افراد ناشناس، به خصوص زنان، با استفاده از ابزار مختلف، مثل چاقو، اسلحه، طناب و حتی دستانش، و بدون داشتن انگیزه ای مشخص، ادامه می دهد.

آلما یک آخر هفته سرنوشت ساز را به دور از خانه می گذراند...