فیلم با تماسی از مادر پیر کارگردان آغاز می‌شود. زنی لجوج که نگران آینده‌ی سایر اعضای خانواده است. پدر به قمار اعتیاد دارد و از سلامتی ضعیفی رنج می‌برد؛ برادر بی‌‌پول است اما به استعداد خود به عنوان یک واسطه ایمان دارد. الویس ای-لیانگ لو، کارگردان فیلم، با نگاهی به گذشته و دلایل ترک خانواده 20 سال پیش، پرتره‌ای زیبا و صمیمی از خانواده‌اش خلق می‌کند که سرشار از احساس و نور است.

در ابتدای فیلم، پدر شوهر قهرمان داستان به طور غیرمنتظره ای بر اثر سکته قلبی می میرد. باقی‌مانده فیلم به صورت اپیزودیک در طول مراسم تشییع جنازه سه روزه که در خانه برگزار می‌شود، از حادثه‌ای به حادثه دیگر می‌رود...

زمانی که شبکه ای از کشاورزان برزیلی منطقه حفاظت شده جنگل های بارانی آمازون را تصرف می کنند، یک رهبر بومی جوان و مربی او باید برای دفاع از زمین و گروهی ناشناخته در اعماق جنگل زندگی کنند...

در میان پس‌زمینه تاریک هوای آخرالزمانی دهلی و تشدید خشونت، دو برادر زندگی خود را وقف محافظت از یکی از قربانیان دوران آشفته می‌کنند: پرنده‌ای که به نام بادبادک سیاه شناخته می‌شود...

در ارتفاعات بولیوی، یک زوج مسن کچوا سالهاست که زندگی روزمره مشابهی دارند. در طول یک خشکسالی طولانی مدت، ویرجینیو و همسرش (سیسا) با یک دوراهی روبرو می شوند: مقاومت کنند یا در برابر خود محیط و زمان شکست بخورند...

بحث در مورد وضعیت سایت 911 به عنوان یک بنای یادبود یا موزه یا هر دوی آنها ...

در دهه 1980، جنگ با مواد مخدر مستقیماً به قانون سه حمله منتهی شد. و بیش از 20 سال است که خانواده ها را از هم می پاشد...