داستان فیلم در مورد یک مرد سی ساله هست که تا اینجای زندی هرچی خواست به دست آورد تا اینکه.........

کایجی ایتوی یک انسان شر و مردم آزار است،یک روز با مردی ملاقات می کند،مرد که خود را اندو مینامد با پیشنهادی برای کایجی نزد او آمده است،به نظر میرسد جنسی که ارزش بسیار بالایی داشته زمانی که کایجی در مغازه او کار می کرده ناپدید شده و او کایجی را مقصر می داند حالا کایجی می تواند به کشتی ای برود که تمامی قماربازانی که مثل او مقروض اند در آن هستند و با قمار پولی که اندو به او می دهد برنده شود و قرضش را بدهد و یا برای همیشه برای اندو کار کند.کایجی تصمیم میگیرد به آن کشتی برود تا علاوه بر صاف کردن قرض هایش کمی هم پول به جیب بزند.

"لایت یاگامی" با "کیرا" دوم دنباله روی وفادر او "میسا آمانه" و شینیگامی اش "رم" ملاقات می کند.او مصمم است تا به همراه یاران خود "ال" را شکست دهد و...

 وقتی که «لایت یاگامی» یادداشت مرگ را پیدا می کند، کتابچه ای که قدرت کشتن را به او می دهد. او تصمیم می گیرد که با کشتن تمام خلافکاران یک مدینه فاضله ایجاد کند. از این رو بزرگترین کارآگاه جهان بنام «ال» برای پیدا کردن او برگزیده می شود...

 مدرسه پسرانه ای که « مدرسه کلاغ ها » نامیده می شود از مدارس بسیار سطح پائین از لحاظ علمی و همچنین خشونت خیز ترین مدرسه در کشور است . دانش آموزان مدرسه «کلاغ» نامیده می شوند . آنها گروه های مختلف تشکیل داده و دائما بر سر قدرت درحال مبارزه هستند . ولی همه آنها یک هدف مشترک دارند ، هدفی که تا کنون محقق نشده است : وحدت

گنجی پسرک جوونی که وارد دبیرستانی میشه که در اون قدرت برتر دبیرستان بودن به قدرت مشت ها بستگی داره ,خیلی زود به دنبال کامل کردن آرزوهای دست نیافته پدرش و نشان دادن خود و همچنین….

ماکوتو شیشو با کشتی مجهزش به سمت حکومت میجی در حال حرکت هست و قصد دارد دوباره هر و مرج را به ژاپن بازگرداند. حال ، کنشین هیمورا به منظور متوقف ساختن شیشو ، برای یادگیری تکنیک نهایی نزد استاد قدیمیش می رود و...

  یک گروه از دانش آموزان دبیرستانی را مجبور به بازی مرگ  می کنن بدون دانستن ...

گذشته کنشین به سراغش می آید و باعث خراب شدن رستوران "آکابکو" می شود، جایی که مکان مورد علاقه او برای غذا خوردن بود. در آنجا، او یادداشتی پیدا می کند که روی آن کلمه "Junchu" نوشته شده است...

در سال 1868، بعد از اتمام جنگ باکوماتسو، مردی به نام «کنشین همورا» که سابقا یک آدمکش بوده است، در حالی که در ژاپن سرگردان است، قسم میخورد به کسانی که نیاز به کمک داشته باشند یاری برساند…

“کنشین هیمورا” بر علیه شخصی شیطان صفت به نام “ماکوتو شیشیو” که قصد دارد دولت میجی را فلج کند، قیام می کند…