یکی از خانوداه های اشراف زاده انگلیس، فانتوم هایو، سرپیشخدمتی به نام سباستین مایکلز دارند. او بدون شک دارای دانش کامل، رفتارهای بی نقص و استعداد هنرهای جسمانی است. اما بنا به دلایلی، وی به عنوان استادی ۱۲ ساله انجام وظیفه می کند.

In late-nineteenth century England, one year and three months after the dramatic conclusion of the original series, Kuroshitsuji II introduces a new butler and young master. The sadistic yet cheerful Alois Trancy has faced some ha...

At party held at Phantomhive Manor is; in secret, a set up by Ciel to gather information on one of his guest for the queen. But when the attended target is murder in the middle of night, Ciel,Sebastian and small time doctor and story

A young lord and his demon butler board a luxury cruise ship to investigate claims of the dead being returned to life, and are faced with various complications.

داستان انیمه Hibike! Euphonium در مورد گروه موسیقی که همیشه بدنبال رقابت با گروهای موسیقی است که اما با یسری بدشانسی هایی رو به رو میشن و نمیتونن در مسابقات مقامی بدست بیارن ولی با اضافه شدن یه دانش اموز جدید به گروه موسیقی، تیم دوباره به روزهای اول خودش برمیگرده و پیشرفت میکنن و هر روز برای بهتر شدن تلاش میکنن و ماجراهای هیجان انگیزی رو سپری میکنن....

در قلب شلوغ شیبویا، چهار زن جوان - یک هنرمند، یک بت بازنشسته، یک V-tuber و یک آهنگساز - JELEE، یک گروه هنرمندان ناشناس را تشکیل می‌دهند. آنها در تلاش خود برای ابراز وجود متحد شده و به سمت خودیابی و یافتن صدای خود سفر می کنند.

در دنیایی که توسط موجوداتی به نام کایجو گرفتار شده بود، کافکا هیبینو آرزو داشت در نیروی دفاعی ثبت نام کند. او قول می دهد که با دوست دوران کودکی خود، مینا آشیرو، نام نویسی کند. به زودی، زندگی آنها را به روش های جداگانه ای می گیرد. کافکا در حالی که پس از نبردهای کایجو مشغول نظافت است، با رنو ایچیکاوا ملاقات می کند. عزم رنو برای پیوستن به The Defence Force وعده کافکا برای پیوستن به مینا و محافظت از بشریت را دوباره بیدار می کند.

دوک جوان در کودکی‌اش توسط ساحره نفرین میشود و قدرتی ناخواسته بدست می‌آورد. قدرتی که با لمس کردن موجودات، جانشان را از آنها می‌گیرد. دوک مجبور به ترک خانواده‌اش میشود و در کاخی عظیم، در اعماق جنگلی تاریک همراه با دو مستخدمش «روب» و «آلیس» در حالی که توسط همه مردم طرد شده است زندگیش را سپری میکند.