در سال 1938، یک دختر، جو ران (Park Bo-Young)، به یک مدرسه شبانه روزی در توکیو (نام قدیمی سئول) منتقل شده است. یاد می گیرد از یک دانشجوی دیگر جو ران با همین نام و او تلاش می کند به شکل راز پنهان مدرسه شبانه روزی ..

Beautiful, workaholic Bo-hee is a successful marketing executive at the number one toy company in Korea. Respected by her colleagues and in line for a promotion, she makes an irrevocable mistake that gets her fired from her job. Bo-hees life further spins out of control when her husband Gang-sung leaves her soon after. Bo-hee is befriended by her neighbor Nan-hee, an amateur sex expert who runs a sex shop on the brink of bankruptcy called "Casa Amor." Nan-hees predicament inspires Bo-hees creativity, and using her background in childrens toys, she is determined to save the shop by making its ambiance more refined and by promoting better sex toys.

Fate brings polar opposite high school classmates (one obsessively attracted to the other, the other indifferent to all advances) to live under one roof. Is romance possible?

Cute lover boy Heo Saek becomes Joseon's first male gisaeng and a flower-like woman named Hae Won who thinks ahead of her time, search for true love together.

نا یونگ وون (Jung So Min) سردبیر مجله است که بعد از گذشت 10 سال در خانه ای اجاره ای تنها زندگی می کند. از نظر او خانه محلی است که می تواند خود واقعی اش باشد؛ وقتی با یو جا سونگ (Kim Ji Suk) صاحبخانه و مدیر عامل مجله آشنا می شود تصمیم میگیرد خانه ای جدید برای خودش پیدا کند و…

داستان در مورد سه دوست می باشد که به تازگی وارد 20 سالگی شده اند و دنیا و آرزوها پیش رویشان می باشد. آنها می توانند هرکاری می خواهند انجام دهند، هرکه را می خواهند دوست داشته باشند و حتی خرابکاری کنند …

یو جین گوک یه کارآگاهه که تمام تلاشش رو برای محافظت از خواهر کوچکش میکنه. وقتی او روی پرونده قتلی که خودکشی جلوه داده شده کار میکنه متوجه آشنایی خواهرش با مو یونگ (سو این گوک) کسی که بنظر آدم خوبی میاد، میشه؛ اما بعد از مدتی تلاش میکنه رابطه بین این دو رو تموم کنه چون فکر میکنه مو یونگ به پرونده قتل ارتباطی داره…

خلاصه داستان دکتر لی هائه سانگ یکی از پزشکانی است ک وقتی حادثه ای باعث اسیب و ناتوان شدن ساکنین سئول میشه به کمک انها میادو درمانشون میکنه ، گروه های امداد شکست می خورند و کارگرها دست از کار میکشندو پزشک های اورژانس باید تلاش بیشتری برای کمکم به مجروحین کنند.لی هائه سانگ هیچ وقت پزشکی نبود که از قانون ها پیروی کنه و اعتقادات ناصحیحش درباره زندگی باعث ایجاد مشکلاتی براش شدکه همینا باعث می شد که اون پزشک مفیدی توی همه موقعیت های اورژانسی باشه ، اون میدونست که یه کاریو چجوری درست انجام بده.

لی شی جون (Shin Ha-Kyun) روانپزشک مهربانیست که نسبت به کار و شغلش ، اشتیاق فراوانی داشته و برای درمان بیماران و خوشحال کردن آن ها تلاش میکند ، از طرفی هان وو جو (Jung So-Min) یک سوپراستار در حیطه موسیقیست و با عشق فراوانی که به شغلش دارد ، مدام درحال پیشرفت برای بالا بردن استعداد خود در این زمینه است و…