کمیسر ژیلبر یعد از دستگیری اشتباهی یک خدمتکار هتل به جای تروریست، باید جبرییل سیسه بازیکن مشهور فوتبال را به استادیوم شهر مارسی برساند. اما تصادف اتومبیل وی و دیگر ماموران باعث می شود تا باز امیلین دست به دامان دوست قدیمی اش دانیل-راننده بی باک تاکسی- شود...

یک گانگستر خود را به صورت بابا نوئل تغییر شکل می دهد. دنیل و امیلن علاوه بر مشکلات امنیتی خود باید تغییرات عمده ای در روابط شخصی خود، اداره کنند…

صفیر ژاپن برای ملاقات از سیستم تاکتیکی علیه گانگستر ها به مارسیلیس آمده اما در این هنگام گروهی از ژاپنی ها که برای یاکوزا کار می کنند او را می دزدند. مامور جوان Emilien و دوست دخترش Petra برای نجات سازی او از دست گانگسترها انتخاب می شوند. در این هنگام دنیل (راننده تاکسی) با مهارت های خود برای نجات سازی صفیر ژاپن همکاری می کند و …

«دانیل» (ناصری)، راننده ی تاکسی که دیوانه ی رانندگی است، مجبور می شود با پلیس معامله ای بکند. او اگر بخواهد گواهی نامه ی رانندگی اش را بگیرد، باید به پلیس در دستگیری گروهی از دزدان آلمانی که بسیار سریع می رانند و بانک های شهر را غارت می کنند، کمک کند…

افسر پليسي به نام "واشبرن"، براي دستگيري عده اي سارق مؤنث بانک از کمک هاي يک راننده ي تاکسي زن سياه پوست به نام "بل" بهره مي گيرد...

الکس سالهای زیادی طرفدار آرتور و ساگا بوده است‌. اما اکنون متوجه حقیقتی تلخ در رابطه با الگو های خود شده است...

  «دِیمیِن» و «لایتِ» بار دیگر باید با همکاری یکدیگر ، صلح را به بخشی از شهر که توسط پنج سردسته ی متفاوت از تبهکاران اداره می شود برگردانند. اما……..

 یک شوالیه ( ژان رنو ) و نوکرش ( کریستین کلاویر ) از قرون وسطی، توسط یک جادوگر دیوانه به زمان حال منتقل می شوند. اکنون تنها راه آن ها برای بازگشت به زمان خودشان، پیدا کردن یکی از نوادگان آن جادوگر است…

فرانک مارتین باید دختر ربوده شده یک مقام دولتی را به شخصی تحویل دهد، ولی در مابین راه عواطف و احساسات فردی وی باعث بروز مشکلاتی در انجام ماموریتش می شود...